تاریخچه نهضت جنگل

ساخت وبلاگ
اولین نبرد در داوسار (اطراف پسیخان) اتفاق افتاد که به نبرد داوسار مشهور است. جنگلیها یکی از خانهای محلی به نام عبدالرزاق شفتی (حاکم فومنات) را که با 200 نفر عازم این نبرد شده بود با شکست بدرقه کردند.

دومین نبرد نیروهای نصرت اله خان طالش که 400 نفر بودند از نیروی 45 نفره میرزا کوچک خان در ماسوله شکست خوردند. در مهر 1294 اولین نبرد مسلحانه با روسها در ماکلوان رخ داد که با پیروزی نهضت جنگل به پایان رسید.

در بهمن 1294 بار دیگر جنگ در ماسوله روی داد که 700 قزاق ایرانی و 100 نیروی روسی به ماسوله حمله می کنند که در این نبرد عنایت خواهرزاده ی 22 ساله میرزا کوچک  به شهادت رسید و جنگلی ها از ماسوله عقب نشینی کردند.

 در اردبیهشت تا مرداد 1295 جنگ شاندرمن و خمام با شکست روسها خاتمه یافت. در آبان 1295مفاخرالملک رئیس شهربانی رشت با 700 نفر عازم نبرد با میرزا شد که در کسما شکست خورده و بدست محمد حسن پاپروسی خواهر زاده ‌ی معین الرعایا کشته شد. در خرداد 1296 روزنامة جنگل ناشر افکار هیات اتحاد اسلام و نیروهای نهضت جنگل هفته ای یک شماره انتشار یافت. در تیرماه 1296 جنگ میرزا با امیر مقتدر و رشید الممالک خلخالی که به صلح با یکدیگر منجرشد. در بهمن 1296 قراداد هیات اتحاداسلام با روسها منعقد شد. در این قرارداد مقرر شد به اینکه روسها نباید موقع عبور از گیلان مردم را مورد آزار و اذیت قرار دهند که این یک موفقیت بزرگ برای میرزا بود.

در اواخر تیرماه 1297 میرزا کوچک و یارانش در منجیل جلوی هجوم انگلیسیها و روسها را گرفتند اما با شهادت عده ای از یارانش مجبور به عقب نشینی شدند و بعد از مدتی زد و خورد در رشت دو طرف حاضر به صلح با یکدیگر شدند. در فروردین 1298 حاج احمد کسمایی از سران نهضت جنگل با تلاش وثوق الدوله نخست وزیر و تیمورتاش حاکم گیلان از میرزا جدا شد. در چهار اردبیهشت 1298 (به روایتی 14 اردیبهشت) دکتر حشمت که خود را تسلیم کرده بود به دستور تیمور تاش اعدام شد. در اسفند 1298 میرزا کوچک درخواست انگلیسیها مبنی بر رهبری حکومت سیاسی ایران را رد میکند. در اردبیهشت 1299 شوروی به انزلی حمله میکند که هم دولت مرکزی و هم میرزا کوچک اعتراض میکنند. در خرداد 1299 بعد از تصرف رشت، اعلان جمهوری سران نهضت جنگل با حمایت شوروی صورت میگیرد و مردم رشت با خوشحالی فراوان از میرزا و یارانش استقبال به عمل میاورند.

 تیر 1299 تبلیغات کمونیستی و خرابکاریهای بلشویکها موجب شد که میرزا از رشت خارج شده و به فومن برود. در 9 مرداد 1299اعضای دولت انقلابی از جمله احسان الله خان و خالو قربان بر علیه میرزا کودتا کرده و جمهوری سوسیالیستی گیلان را تشکیل دادند. در 29 مرداد 1299 با توجه به اینکه میرزا در فومن بود رشت به تصرف نیروهای دولتی درآمد و مردم رشت بسیار شادمان شدند. 5 شهریور1299 حمله کمونیست ها و عقب نشینی قزاقها از رشت صورت گرفت که مردم از ترس انتقام گیری کمونیستها در حمایت از نیروهای دولتی به جنگلهای اطراف و شهرهای تهران و قزوین و... مهاجرت و یا فرار میکنند. 1 مهر 1299 بار دیگر نیروهای دولتی توانستند رشت را تصرف کنند و کمونیستها را تا انزلی و خمام به عقب نشینی مجبور کنند. 30 مهر احسان الله خان با کمک ارتش شوروی توانست رشت را از دولتیها پس بگیرد و باز هم مردم ستمدیده رشت از خانه و کاشانه خود آواره شدند. 14 آبان 1299 احسان الله خان و خالو قربان که دیدند موفقیتی بدون میرزا بدست نمی آورند با سردار جنگل آشتی میکنند.

16 اردبیهشت 1300 تاجگذاری احمدشاه بود. روتشین سفیر شوروی در این جشن به احمد شاه قول میدهد که شوروی از مبارزان جنگل حمایت نکند و برای پایان این نهضت تلاش کند. یک تیر 1300 کمیته انقلاب ایران با ملاقات میرزا، احسان الله خان، خالو قربان و حیدرخان عمو اوغلی که برای وحدت بین سران جنگل آمده بود تشکیل میشود. 23 مرداد1300 احسان الله خان به علت حرکت خودسرانه در حمله به تهران از کمیته انقلاب کنار گذاشته میشود. اوایل شهریور1300 روتشین سفیر شوروی از میرزا میخواهد که خود را تسلیم کند که میرزا در تاریخ 12 شهریور درخواست او را رد میکند. 30 شهریور واقعة مهم ملاسرا اتفاق می افتد و حیدرخان عمو اوغلی دستگیر شده و بعد از 64 روز به قتل میرسد.

نیروهای دولتی به فرماندهی رضاخان سردار سپه در 17مهر به طرف رشت حرکت کرده و 19 مهر به امامزاده هاشم میرسند. 23 مهر خالو قربان قبول کرد که خود را به نیروهای دولتی تسلیم نماید.25مهر رضاخان وارد رشت شده و این شهر را تصرف کرد و جنگلیها نیز تا پسیخان عقب نشینی کردند.27 مهر تمام شرق گیلان و رشت تا جمعه بازار و پسیخان به تصرف نیروهای دولتی درآمد. در حالی که احتمال صلح بین میرزا و سردار سپه وجود داشت افراد ناشناس به نیروهای دولتی در تاریخ 28 مهر حمله میکنند و مذاکره نیمه تمام میماند.30 مهر 700 نفر از نیروهای خالو قربان عازم نبرد با میرزا به فومنات رهسپار شدند. 1 آبان اطلاعیه رضاخان تحت عنوان اعلان و اتمام حجت که برای هشدار و تسلیم شدن نیروهای جنگل صادر شد. 5 آبان خالو قربان که از قبل تسلیم شده بود به رشت آمده و به نیروهای دولتی ملحق شد. در 9 آبان فومن، لولمان، گوراب زرمیخ و زیده به تصرف نیروهای دولتی درآمد و میرزا کوچک خان نیز به عقب نشینی های پی در پی دست میزند. در 10 آبان سردار سپه بعد از اطمینان از شکست جنگلیها به تهران بازگشت.

در 13 آبان بعد از شکست قطعی، میرزا با همسرش خداحافظی میکند. 15 آبان احسان الله خان به روسیه پناهنده شد. یاران نهضت جنگل عبدالحسین خان ثقفی فرمانده نیروهای جنگل، ابراهیم فخرایی، ابوالقاسم فخرایی، محمد علی خمامی دستگیر میشوند و معین الرعایا نیز به واسطة پسر عموی خود کربلایی نقره خود را تسلیم میکند. میرزا و گائوک آلمانی و میرزا نعمت الله در حال حرکت به کوهها بودند که گرفتار حمله قزاقها شده و نعمت الله که به احتمال زیاد سپر بلای آن دو نفر شده، به شهادت میرسد. بعد از شهادت نعمت الله، میرزا و گائوک به طرف کوههای خلخال حرکت کرده و میخواستند به عظمت خانم فولادلو در خلخال پناهنده شوند که ابتدا گائوک در اثر برف و سرما از دنیا میرود و بعد هم سردار جنگل بعد از 7 سال مقاومت در راه آزادی وطن در تارخ 11 آذر 1300 به شهادت میرسد. رضا اسکستانی به دستور سالار شجاع برادر سردار مقتدر(حاکم تالش) جلوی گریه و عزاداری روستائیان خانقاه سر میرزا را از بدن جدا میکند. بدن میرزا را در خانقاه دفن میکنند و سر را در تاریخ 14 آذر به رشت می فرستند. خالو قربان برای خوش خدمتی سر را برای رضا خان میبرد و رضا خان دستور میدهد سر را درگورستان حسن آباد تهران دفن کنند. دوستان میرزا بعد از مدتی سر را از گورکن گرفته در سلیمان داراب رشت به خاک می سپارند. دوستداران میرزا بعد از خروج رضاخان از ایران در شهریور 1320 جسد میرزا را از خانقاه به رشت آورده و در جوار سر او دفن میکنند.

«افسوس میخورم که مردم بعد از مرگ ما خواهند فهمید که بوده ایم و چه میخواسته ایم و چه کرده ایم. اکنون منتظرند روزگاری را ببینند که از جمعیت ما اثری در میان نباشد اما وقتی از افکار و انتظاراتشان نتایج تلخ مشاهده کردند آن وقت است که ندامت حاصل خواهند نمود و قدر و منزلت ما را خواهند دریافت. بلی آقای من امروز دشمنان، ما را دزد و غارتگر خطاب میکنند در صورتیکه هیچ قدمی جز در راه آسایش مردم و حفاظت مال و جان و ناموس آنها بر نداشتیم ما هر گونه اتهاماتی را که بما نسبت میدهند میشنویم و حکمیت را به خداوند قادر واگذار میکنیم....»

 

منابع :

1-  روزنامة جنگل، شماره 28 ، سال اول (1335 ق) انتشارات مولی، تهران، 1357

 2- شایسته، فریدون، نهضت جنگل از آغاز تا فرجام، رشت، نشر فرهنگ ایلیا،1389

3-  فخرایی، ابر اهیم، سردار جنگل، تهران، جاویدان، 1362

4-عظیمی، ناصر، جغرافیای سیاسی نهضت جنبش و انقلاب جنگل، مشهد، نیکا، 1388

نوشته شده توسط عباس در 10:12 |  لینک ثابت   • 
مطالعات اجتماعی ماسال...
ما را در سایت مطالعات اجتماعی ماسال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sas-0500o بازدید : 181 تاريخ : شنبه 31 تير 1396 ساعت: 6:25